من بر خلاف گوینده خبر بیست و سی استاد خطابت نمیکنم . چون این کلاه به سرتان بسیار گشاد است . شما یک هنرمند هستید یک هنرمند قابل اعتنا که فقط صدای خوبی دارد . من سواد کمی که در عالم موسیقی دارم ولی هرچه که باشم فرق استاد و یک هنرمند را می فهمم . از نیلوفرانه به بعد ، حتی به تعداد انگشتان دست هم ترانهی خوب از شما نشنیدهام . خلاقیت حلقهی مفقوده کارهای شماست . یک روز اثری فاخر میخوانید یک روز یک شیش و هشت دامبولی .
من میگویم شما یک هنرمند دولتی هستی نه یک هنرمند مردمی . آقای افتخاری چرا مردم به جای دیدن شما در کنسرت باید در اعیاد و جشن ها در هر شبکه تلویزیونی تصویر شما را ببینند . آقای افتخاری بخشی از زندگی مرا صدای شما در کاستهای قدیمتان شکل داده است . شما صدای هنرمندانهای دارید . حتی سبیلتان هم هنرمندانه است . از آن هنرمندانهتر رقص پا و تکانهای شماست . حالا که تا آن طرف آبها رفتهاید سری هم به این مسابقه رقص تی وی پرشیا بزنید بلکم محبوبیت از دست رفتهتان به دست آید .
دست مزدتان را از این مردم نخواهید چون کاری برای این مردم نکردید . یادم نمیآید حتی یک بیت آواز از شما شنیده باشم که تقدیم به مردم بم کرده باشید! دست مزدتان را از همانهایی بخواهید که یکماهه استادت کردند . استاد حسین علیزاده را که نمیشناسید! ایشان می فرمودند «هنرمند خوب اونیه که زیاد تو چشم مردم نباشه، مردم نباید از هنرمندشون خسته بشن» اما فقط به عنوان کسی که روزی با تک تک آهنگهای آلبوم نیلوفرانه اشک ریختهام میگویم ، از شما خسته شدهام . راستی آقای مردمی ! چرا در تشییع جنازه مشکاتیان ندیدمتان؟ جناب افتخاری تا حالا شده کنسرت بگذارید آن هم در تالار بزرگ وزارت کشور؟ بعد وسط مراسم برق را قطع کنند؟ این حادثه را با دو چشم خودم در کنسرت همایون شجریان پسر خسرو آواز ایران استاد محمدرضا شجریان دیدم. آقای افتخاری شمردن بلدی؟ سری به آرشیو ترانههایت بزن . ببین چند تا از این ترانهها کپی آثار قدیمی موسیقی ایران بوده؟ آن هم کپی نازل و دم دستی از خوانندگانی چون مرضیه و چند تن دیگر .
بگذار تیر خلاص را بزنم و سرت را درد نیاورم . من وقتی در کوچه و خیابانهای بالای شهر تهران راه میروم خیلی از هنرمندان ایران می بینم . بازیگر ، کارگردان و غیره . حتی برخی از آنها را دیدهام که سگ (که در احکام فقهی ما عین نجاست به شمار میرود) بغل کردهاند اما هرگز ندیدم کسی در سایتی یا روزنامهای علیه آنها تیتر بزند . شما هم آقای احمدی نژاد را بغل کردی و … امیدوارم معیار مردمی بودن دستت آماده باشد …
و دیگر شاهدکولی بازیات نباشم که بیایی و بگویی موی دختر مرا کشیدهاند از نمره انضباطشان کم کنید …
برچسبها: گلایه, الهام افتخاری, احمدینژاد, بیست و سی, دختر, روبوسی, علیرضا افتخاری
اکتبر 13, 2010 در 5:10 ب.ظ. |
ali bood
اکتبر 13, 2010 در 5:56 ب.ظ. |
درود دوست عزیز افتخاری همه افتخارات اندکش را بر باد داد وحال مذبوحانه درصدد باز پس گیری انست غافل از اینکه هرقدر دست وپازند بیشتر غرق میشود چگونه میتوان اورا هنرمند نامید درحالی که درکمال وقاحت خودرا با استاد شجریان عزیز مقایسه میکند واین نشان از فرومایگی اوست
اکتبر 14, 2010 در 5:37 ق.ظ. |
حال کردم از نوشته ات دمت گرم.xxx
اکتبر 14, 2010 در 4:18 ب.ظ. |
ghashang bod
merc gole
damet garm
harfe hagh
اکتبر 14, 2010 در 4:26 ب.ظ. |
مردی نبود فتاده راپای زدن -باید یادگرفت دشمن رابه دوست تبدیل کرد آقای افتخاری چیزی برای افتخار کردن ندارد بیائید با جذب او به جنبش سبز افتخار بزرگی به اوبدهیم
اکتبر 15, 2010 در 3:10 ق.ظ. |
متاسفم
پس کجاست آن همه ژستهای تحمل و مدارا ؟
اکتبر 23, 2010 در 6:14 ب.ظ. |
شما به دامبولالسلطنه این حرفها رو زدید؟
نوامبر 29, 2010 در 12:39 ب.ظ. |
شما لیاقت چنین مردی رو ندارید.همین.
تازه میفهمم سیاست چقدر کثیفه و شعار آزادی عقیده دروغی بیش نیست.